موضوع انشاء: پاییز

پاییز بیاد و چیزی ننویسم، هرگز تا زنده ام!
هر‌ چند سخت شده پاییز و هم دست به قلم شدن، ولی هنوز اعجاز خودشون رو دارن ماه‌های مهر آبان آذر، لطیف و عمیق هستند مثل خود دلتنگی و باز از نوشتن ناگریزم مثل همه پاییزهای قبل و مثل همه پاییزهای بعد.
پاییز، فصل فلسفه، بر همه دردمندان مبارک و پر بشارت باد.

2 دیدگاه On موضوع انشاء: پاییز

  • امسال هم بنویس اما برای من

    • برای تو می نویسم که امسال جای پاییز نشستی و سودای پادشاهی فصلها را در سر داری
      برای پاییز شدن باید از وسوسه‌های زودگذر بهار و تجمل رخوت انگیز تابستان گذر کرد باید سکوت پیشه کرد و اندیشه ی بسیار.
      باید در باد تکیده شد و زیر باران گریان با سقوط هر برگ آه کشید و با آهنگ شاخه ها رقصید باید برای رهگذران دعا کرد برای ماندگاران سایه شد برای دوستان دوست بود و خیرخواه دشمنان
      قرارنیست پاییز مثل بقیه باشد پاییز برای خودش یک آرمان شهر است یک فصل خاص در جهان موازی سایر فصلها است که همیشه خودش است
      پاییز اعجاب انگیز است سرزده می آید و گاه تا همیشه می ماند و ناگهان برای همیشه می رود پاییز زود رنج است و نازک و نارنجی
      پاییز را باید دوست داشت پاییز را باید نوازش کرد پاییز را باید پایید باید راه رفت باید قدم زد باید همراهی کرد
      برای پیدا شدن باید در پاییز گم شد تنها در تنهایی پاییز است که میتوان به خود رسید
      خود من و خود تو که در برگریزان عمر تنها و دل نگران در میان پاییز چشم انتظار است. باری پادشاه پاییز روزی بر تخت خود خود تکیه خواهد زد و آن زمان است که …

جوابی بنویسید:

آدرس ایمیل شما به صورت عمومی منتشر نخواهد شد.