این پست صرفاً بیان یک احساس شخصی است و قصد هیچگونه قضاوت و نتیجهگیری را ندارد.
چند متن نوشته برای عاشورای شمسی سال ۱۴۰۰ که با عشق و اعتقاد قلبی نوشتم را در قالب یک پست قرار میدهم. با این توضیح که امروزه داشتن سندهای رسمی برای عوام مردم ملاک اصالت و اعتبار اشخاص است، اتفاقاً امروز دادگاهی داشتیم برای ابطال یک سند رسمی!
با خود میاندیشم چقدر اعتبارات دنیای ما فانی و نسبی است اف بر سندهای رسمی دنیوی که با یک دادخواست حقوقی بخواهد ابطال شود این سندها از جنس سندهایی است که عمر بن سعد و شمر احمق بدان دل بسته بودند وانگهی اگر ابطال و فسخ هم نشود بعد از مرگ چه اعتباری برای ما دارد؟ جز اینکه دیگری آن را از آن خود می پندارد؟ چندین کارخانه و املاک و صدها سند هم جمع کنیم ذره ای ارزش و اعتبار و ماندگاری و اصالت ندارد. در این اندیشه ام و بر این اندیشه آرام و قرار میگیرم که سند حقیقی و معیار اصالت و هویت و ریشه یک فرد چیزی جز محبت قلبی اهل بیت علیهم السلام نیست! آری ای یار درون خود را بکاو، اگر محبت علی و اولاد علی یافتی آن را سند شرافت و اصالت و بزرگی ساختار خانوادگی و زنجیره ژنی خود بدان و سعی کن این سند را حفظ کنی
سند بزرگی و اصالت و پاکی نطفه فرد و اجداد او، محبت علی و اولاد علی است
تنها دارایی حقیقی من در زندگی همین یک سند است که امید دارم خداوند متعال مرا در حفظ و نگهداری این میراث الهی و خانوادگی و اجدادی یاری دهد و لیاقت داشتنش را آن به آن بر من افاضه نماید و من را از برکات وجودی اش بی نصیب نگذارد و فهم و شعور و اهلیت و لیاقت درک آن را به من عطا فرماید. آمین.



