دیروز خیلی ساده یک جای مناسب در جلوی استخر پیدا کردم ماشین را پارک کردم، ماشین پژویی به صورت خلاف وارد همان خیابان یکطرفه شده بود و منتظر فرصتی بود که با عبور ماشین ها وارد خیابان شود، بعد از عبور ماشین ها موفق به ورود شد و کنار من که پیاده شده و در حال عبور از عرض خیابان بودم توقف کرد و با اعتماد بنفس بالایی گفت : ما خودمون هیئت تنیس هستیم و جای پارک نداریم خوبه آدم یه کم شعور داشته باشه! و بعد که دید من اهل تنیس نیستم! با لحن خاصی اضافه کرد که بعضیا ندارن!
بگذریم از اینکه این اتفاق کمی منو نسبت به تنیس و هیئت آن بدبین کرد (شوخی) اما واقعا سوال اینجاست، آقایی که حداقل ۴۰ سال از خدا عمر گرفته، چطور فکر میکنه که حق داره بطور خلاف وارد خیابان یکطرفه شود و ادعا کند چون در هیئت تنیس هست باید فضاهای عمومی روبروی هیئت تنیس را به ایشان اختصاص دهند؟! و چگونه به فردی که نمی شناسد به راحتی تعرض و توهین کند؟
پاسخ ساده است: اخلاق نیاموخته!
والدین، مدرسه و روحانیت و حاکمیت در اینجا متهمند! نقش هر یک در اخلاق نیاموخته قابل واکاوی است.
والدین پر مشغله، معلمان ناراضی مدرسه، روحانیت درگیر امور عمرانی و افتتاح طرحها و حاکمیت در این شرایط حساس کنونی، هیچکدام مساله اخلاق را اولویت نمی داند و من بسیار ناراحتم که چرا همه روزه شاهد باشم که هموطن و هم آیین من حتی پایه ای ترین اصول اجتماعی و آداب شهرنشینی و اخلاق انسانی را نمی داند.
چرا حداقل یک برنامه تلویزیونی پخش نمیشود که اصول اخلاقی پایه را از ابتدا به مردم آموزش دهد و یادآوری کند، چرا در این مملکت یک نفر دلسوز نیست که این غول پشمالوی تنبل و بدبوی صدا و سیمای عریض و طویل را وا دارد که در کنار تمام دروغ ها و برنامه های مزخرفش، حداقلی روزی یک ساعت تریبون را به دست یک فرد خردمند دهد که مردم را با اصول پایه اجتماعی و اخلاقی از پایه آشنا کند.
اگر آنقدر که این صدا و سیما و برنامه ریزان مملکت دغدغه خارج را دارند کمی به فکر شعور و آگاهی مردم بودند به طور قطع مردم آگاه تر و مملکت زیبا تر و اخلاق انسانی تری داشتیم، این بی خیالی و بی تفاوتی وحشتناک را اگر از جهل مرکب ندانیم بی گمان نقشه ای شوم و عامدانه در نابودی نسل و اخلاق و دین مردمان این سرزمین است که روزی روایت دردناک آن همطراز کوره های آدم سوزی نازی ها نقل خواهد شد.
بی اخلاقی درد بزرگی است که نمیتوان برایش مرثیه نساخت لکن درد بزرگتر دو کودک معصومی بودند که در آن ماشین به رانندگی آن پدر در حال یادگیری بودند و جامعه ای که در حال یادگیری است و الناس علی دین ملوکهم.
در شرایط حساس کنونی، باید حفظ و گسترش اخلاق انسانی را از مهمترین دغدغه ها و اولویت های خود بدانیم و در آگاه سازی اطرافیان و جامعه نسبت به آن بکوشیم، بقای نسل ما و ابدیت ما در گروی اخلاق مداری است.
3 دیدگاه On اخلاق در شرایط حساس کنونی!
سلام و درود برادر عزیز.
دست مریزاد، بسیار زیبا.
در جامعه خیلی به اخلاق و اخلاق مداری احساس نیاز نمی شود و اولویت آن در زندگی مردم پایین است. چند درصد خانواده ها، آموزش و پرورش، دانشگاهها وسایر ارگان های فرهنگی دغدغه آموزش مهارتهای زندگی به فرزندان را دارند؟
از طرفی بر اساس هرم مدیریتی مازلو تا نیازهای فیزیولوژی(مثل آب_ غدا_ هوا و…) برآورده نشود، انسان به دنبال نیازهای دیگر نخواهد رفت.
سلام و درود بر شما
مهارتهای پایه اجتماعی و فرهنگی پیش نیاز مراتب بالاتر اخلاقی است. امام علی(ع) خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: «فرزندم کسیکه به فقر دچار شود به چهار خصلت مبتلی میشود، ضعف در یقین، نقصان در عقل، سستی در دین، کمحیایی در چهره، پس از فقر به خدا پناه میبریم»
این ربشه همه دردهای بزرگ جامعه ماست و به دلیل بی اعتنایی و ناتوانی در تولید ثروت در جامعه است، مردم وحشتزده از فقر با کمک بی عدالتی حاکم چنان غرق جمع آوری ثروت شده اند که اخلاق اولویت آخر آنهاست و مردم فقیر هم فرصتی برای خوش خلقی ندارند و جسم و جان آنها خسته و آزرده است
هم ثروتمند اسیر فقر است هم فقیر، در این باره ان شاء الله باز هم خواهم نوشت
سلام
دقیقا ،درد بزرگ جامعه ی کنونی ما بی اخلاقی است.